نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری تخصصی گروه مطالعات تربیتی و برنامه ریزی درسی، واحد علوم و تحقیقات،دانشگاه آزاد اسلامی،تهران،ایران
2 2- استاد گروه علوم تربیتی،دانشگاه پیام نور،تهران،ایران
3 3- استاد گروه علوم تربیتی،دانشگاه پیام نور،تهران،ایران
4 استادیار گروه علوم تربیتی، واحد علوم و تحقیقات،دانشگاه آزاد اسلامی،تهران،ایران
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوهای فنی و غیر فنی برنامه درسی در نسلهای آموزش باز و از راه دور صورت گرفته است تا جایگاه شناسایی این مبانی در حوزه نظر و عمل مشخص گردد. تصمیم گیری در برنامه ریزی درسی دارای قلمرو گسترده ای است وگروههای متعدد و مختلفی به دنبال تاثیرگذاری و سهیم شدن در تصمیمات مربوط به برنامه ریزی درسی هستند. رویکرد پژوهش توصیفی و راهبرد از نوع کیفی و راهکار اسنادی بوده است. برنامه ریزی درسی عبارت از پیش بینی و تهیه مجموعه فرصت های یادگیری برای جمعیتی مشخص به منظور نیل به آرمانها و هدفهای آموزش و پرورش است که معمولا در مدر سه انجام می گیرد.این نوع نگاه در قالب برنامه ریزی درسی فنی جای دارد. تصمیم گیری فی البداهه و از قبل برنامه ریزی نشده رویکرد دیگری در برنامه ریزی درسی ا ست که فرایند برنامه ریزی را به تعاملات معلم و دانش آموزان ربط می دهد. بر طبق این دو دیدگاه دو رویکرد فنی و غیر فنی در برنامه ریزی درسی به وجود آمده است. پس معلم باید چهارچوبی کوچک و محدود از فرآیند برنامه درسی را به عنوان الگو انتخاب کند و مورد تحلیل و شناسایی قرار دهد تا بتواند در موقعیت مناسب و در محدوده آن چهارچوب فعالیت های آموزشی خود را سازماندهی کند.در مقاله حاضر با ارایه تصویر کلی از الگوهای فنی و غیر فنی برنامه درسی درباره استلزامات تربیتی در قالب نسلهای آموزش باز و از راه دور کاوش شده است.نتایج در بخش الگوهای برنامه درسی پشتیبان کننده این الگوها در بخش الگوهای فنی،شامل مکتب تایلر و در بخش الگوهای غیر فنی شامل مکتب پاینار بوده است.الگوی روانشناسی تایلر الگوی خطی مبتنی بر کارآیی و رفتارگرایی بوده است و الگوی پاینار یک الگوی پساساختارگرایانه برای آموزش نسل سوم یادگیری است.
موضوعات
)